گزارش های
تکان دهنده در
مورد عملیات
جاسوسی رژیم در
میان
دانشجویان
مهران
رفیعی
مقدمه:
آنچه
در دو دهه
گذشته در
بریزبین و
برخی دیگر از
شهرهای
دانشگاهی
استرالیا و
جهان اتفاق افتاده
و اینک توسط
سالی نیبور
خبرنگار
قدیمی و معتبر
به مطبوعات
کشانده شده,
جامعه استرالیا
را شگفت زده
کرده است. این
وقایع که خود
انعکاسی از
وقایع داخل
ایران می
باشند, بسیاری
از حقایق را
در معرض دید
جهانیان قرار
داده است.
گزارش های این
خبرنگار با
اشاره به
عملیات
جاسوسی سفارت
در مورد فعالین
دانشجویی پس
از انتخابات
مخدوش سال
گذشته آغاز شد
و کم کم گسترش
یافت.
با توجه به
شرایط خاصی که
در بریزبین
شکل گرفت, این
شهر به جهنمی
برای گروه
بزرگی از
دانشجویان
بورسیه ای و
نیز مکانی
ناخوشایند
برای جامعه
بزرگتر
ایرانیان
تبدیل شد,
بنابراین
پرداختن به این
ماجرا می
تواند چهره
نظام ولایت
فقیه را از
زاویه دیگری
نشان دهد.
فرار مغز ها
شکل گیری
جمهوری
اسلامی و
آشکار شدن
سیاست های انحصار
طلبانه آن
باعث خروج بخش
عمده ای از دانشگاهیان
و محققان کشور
از موسسات
آموزشی و تحقیقاتی
شد, گروهی
روانه خارج از
مرزها شدند, جمعی
ناچارا به
فعالیت های
غیرعلمی
مشغول شدند و
گروهی هم خانه
نشین و منزوی.
در آغاز این
موضوع باعث
خوشحالی تازه
به قدرت رسیدگان
بود چون با
مقاومت کمتری
در مدیریت
اینگونه
نهادها مواجه
می شدند.
با انجام
انقلاب
فرهنگی اول در
سالهای اولیه حکومت
اسلامی, عده
بیشتری از
فرهیختگان
مملکت از محیط
های کاری حذف
شدند, ادامه
جنگ و شرایط
سخت زندگی در
آن دوران سیاه
هشت ساله, عده
بیشتری از
آنان را از
شمار نیروهای
کاری خارح
کرد.
نیاز به تربیت
کادر آموزشی و
تحقیقاتی
بتدریج
مسئولان نظام
متوجه کمبود
شدید نیروی
متخصص برای
چرخاندن چرخ
های اقتصاد و
صنعت کشور
شدند و برای
رفع این مشکل
اقداماتی
کردند از جمله
تاسیس
دانشگاه
تربیت مدرس,
با این هدف که
کادرهای
متعهد به
آرمانهای
ایدولوژیک
خود را تامین
کنند.
پیشرفت های
شتابان علم در
سالهای اخیر و
نیاز به
امکانات
آموزشی
پیشرفته و
همکاری های
بین المللی,
غیر عملی بودن
این نظریه را
ثابت کرد.
با ادامه جنگ
و اتخاذ سیاست
های صدور
انقلاب, تحریم
های اقتصادی و
سیاسی علیه
حکومت اسلامی
هم گسترش
بیشتری پیدا
کرد, و نیاز
دولت را به
متخصصان برای
تامین
نیازهای جنگی
شدت بخشید, و
جاه طلبی های
هسته ای هم
بعد دیگری به
آن داد.
اعزام دانشجو
به خارج
سران رژیم
ناگزیر از
دراز کردن دست
خود به خارج
از کشور شدند
و با انجام
سخت ترین روشهای
گزینشی, جمعی
از دانش
آموختگان
داخلی را برای
ادامه تحصیل
روانه
کشورهای
عمدتا غربی کردند
تا از عهده
اداره کشور
برآیند.
هزینه سنگین و
عدم بازگشت
نیروهای
متخصص به ایران
تجربه چند
ساله, اشکالات
و شکست طرح را
ثابت کرد. از
نظر اقتصادی
این کار بسیار
پرهزینه بود و
با توجه به
قیمت پایین
نفت در آن
زمان, تامین
ارز خارجی در
دوران جنگ و
سالهای پس از
آن, بر مشکلات
رژیم می
افزود.
از طرف دیگر
تعداد قابل
توجهی از آن
دانشجویان
اعزامی
تمایلی به
بازگشت نشان
نمیداند, و این
پدیده یک نوع
شکست سیاسی
برای انقلاب
اسلامی محسوب
میشد. پس لازم
بود که کشوری
انتخاب شود که
امکان کنترل
دانشجویان در
زمان تحصیل
آسان تر باشد
تا درصد
مراجعت آنها
به ایران
بیشتر گردد.
اهمیت
استرالیا در
تامین نیروی
متخصص
برای حل مشکل
بالا, کشور
استرالیا به
دلایل زیر
مورد توجه
مقامات
جمهوری
اسلامی قرار
گرفت و
بزودی محل
تحصیل و زندگی
هزاران
دانشجوی اعزامی
و خانواده های
ایشان شد
-
زبان انگلیسی
به عنوان زبان
رسمی کشور
-
موقعیت
جغرافیایی,
دور بودن از
سایر کشورهای
مورد علاقه
ایرانیان
برای اقامت
-
وضعیت
اجتماعی و
سیاسی, داشتن
جمعیت کمتر و
حضور کم رنگتر
سازمانها و
فعالان سیاسی
ایرانی
- سیستم
اقتصادی نیمه
دولتی و کمتر
بودن فرصت های
شغلی و سرمایه
گذاری
علت انتخاب
بریزبین به
عنوان شهر
ایده آل از نظر
جمهوری
اسلامی
به
دلایل زیر این
شهر به کعبه
دانشجویان
اعزامی تبدیل
شد
- فعالیت سه
دانشگاه بزرگ
و معتبر و چند
موسسه آموزشی
و تحقیقاتی
دیگر
-جمعیت
کمتر نسبت به
دو شهر بزرگ و
دانشگاهی ملبورن
و سیدنی
-
تمرکز
ساختمانهای
مسکونی
دانشجویان در
دو سه محله
کوچک در اطراف
دانشگاه مادر,
دانشگاه کویینزلند
- وجود
تاسیسات
زیربنایی
مدرن از قبیل
فرودگاه بین
المللی,
بیمارستانهای
مجهز, سیستم
های پیشرفته
مخابراتی و
شبکه های کامپیوتری
-
شرایط ریستی
ممتاز, آب و
هوای معتدل,
هزینه متوسط
زندگی.
عملکرد
کارگزاران
جمهوری
اسلامی در دو
دهه گذشته
در طول این
سالها, حکومت
اسلامی
همواره عناصر اطلاعاتی
و امنیتی خود
را لابلای
دانشجویان و
محققان به
استرالیا
اعزام میکرده
است زیرا در
این شهر
سازمانهای
دیگری از قبیل
کنسولگری,
دفتر هواپیمایی
و یا خبرگزاری
جمهوری
اسلامی و شرکت
های تجاری
وابسته وجود
نداشت و
دریافت ویزای دانشجویی
و فرصت
مطالعاتی
تنها راه ممکن
برای فرستادن
ماموران رژیم
به استرالیا
بود.
این افراد با
تشکیل انجمن
ها و جلسات
مذهبی, عقیدتی
و سیاسی فضای
تبلیغاتی
مورد نیاز خود
را درست می
کنند و با
فشار آوردن به
دانشجویان برای
شرکت در این
محافل, جو ترس
و وحشت را
گسترش می
دهند.
جمعی از این
ماموران پس از
پایان دوره
ماموریت شان و
بازگشت به
کشور, به سمت
های ارشدی
رسیده اند و
حلقه های
دیگری بر زنجیر
فساد دولتی
افزوده اند.
حضور تعداد
زیادی
دانشجوی
اعزامی و
افراد خانواده
های آنان و
مقامات
سفارتی و گاها
وزارتی و نیز
بستگانی که
برای دیدن
آنان به
بریزبین می
آیند, سالهاست
که مناظر
ناخوشایندی
را در محلات
مجاور
دانشگاه
کویینزلند به
نمایش می
گذارد.
این
دانشجویان که
همواره زیر
فشار محدودیت
های
غیرانسانی و
نگاههای
تیزبین و
مزاحم بوده اند,
دوران سختی را
سپری می کنند.
مقامات سفارت,
تحمل دیدن
معاشرت این
دانشجویان با
سایر
ایرانیان را
ندارند و آنان
را از شرکت در
برنامه های
جامعه
ایرانیان
بخصوص مراسم
ملی نظیر عید
نوروز و چهار
شنبه سوری و
سیزده بدر منع
می کنند.
حتی شرکت در
جشنواره های
فیلم و شب های
شعر و کنسرت
ها هم با
اعتراض شدید
مواجه می شود.
سخت گیری در
مورد حجاب
خانمها و سر و
صورت آقایان
هم کماکان
مساله ساز
است. موارد
متعددی از
دخالت در
زندگی خصوصی
افراد گزارش
شده که نشان
میدهد
کارگزاران
جمهوری اسلامی
به ابتدایی
ترین اصول
حقوق بشر هم
پایبند
نیستند.
افرادی بخاطر
خرید گوشت از
فروشگاههای
معمولی (ذبح
غیر اسلامی)
اخطار دریافت
کرده اند, و
کسانی بخاطر
عدم شرکت در
دعای کمیل.
محل سکونت
برخی از
دانشجویان
زیر نظر بوده
است تا پوشش
همسر آنان
هنگام
برداشتن نامه
از صندوق پست
و یا حجاب
مهمانان آنان
در روزهای آخر
هفته ارزیابی
شود.
شرایط طاقت
فرسای بالا,
منجر به ایجاد
فضایی شده است
مملو از
تناقض, دو
رویی و پنهان
کاری که لزومی
به تشریح
بیشتر آن
نیست.
از طرفی آگاهی
از اوضاع رو
بزوال داخل
کشور و اطلاع
از فساد رو به
گسترش در درون
نظام و از سوی
دیگر مشاهده و
تجربه کیفیت
بالای زندگی
در استرالیا و
آینده
فرزندان, عده
زیادی از دانشجویان
اعزامی را
همواره به فکر
اقامت دایم می
انداخته است.
هم اکنون جمع
چشم گیری از
آنها در
استرالیا
زندگی میکنند.
در ضمن, تلاش
بسیاری از
دانشجویان
اعزامی برای
دریافت اجازه
اقامت بی
نتیجه مانده
است و کمک
گرفتن از
وکلای
مهاجرتی هم
کمکی نکرده
است و آنها
نهایتا پس از
تحمل سختی های
فراوان و پرداخت
مبالغ هنگفت
به ایران مراجعت
کرده اند.
کسانی هم توان
مالی لازم برای
باز پرداخت
وثیقه های
سنگین را
نداشتند و ناچارا
با دلی شکسته
به ایران
بازگشتند. عده
ای هم مایل
نبودند که با
تمرد خود,
موقعیت
بستگان
نزدیکشان را
در ایران به
مخاطره
اندازند و بدون
سروصدا چمدان
هایشان را
بستند و رفتند.
اقدامات شدید
تر جمهوری اسلامی
برای جلوگیری
از اقامت دانشجویان
ادامه وضعیت
نامطلوب و
کشمکش های
گفته شده, موجب
وضع قوانین
سخت تری شد و
از جمله,
- وضع تعهدات
سنگین مالی
برای بازگشت
به کشور و
انجام تعهدات
کاری
- تهدید, اخطار,
و در مواردی
قطع کردن پرداخت
شهریه و هزینه
زندگی برخی از
دانشجویان متمرد
- اعمال فشار
بر خانواده
دانشجویان
متمرد در داخل
کشور
حاصل کار
عده
قابل توجهی از
آن دانشجویان
آزار دیده هم اکنون
در استرالیا
مشغول کار و
زندگی هستند و
غالیا
انسانهای
موفقی می
باشند, چه
آنها که هرگز
به ایران باز
نگشتند و از
طرق مختلف و
بویژه تقاضای
پناهندگی
اجازه اقامت
دایم خود را
از دولت استرالیا
گرفتند و چه
آنهایی که
برای مدتی به
ایران رفتند و
پس از مدتی به
نحوی به
استرالیا باز
گشتند. در
کنار آنها هم
کسانی از این
گروه به دلایل
خانوادگی و یا
کاری راهی
سایر کشورهای
پیشرفته و از
جمله آمریکا
شدند.
برخی از این
افراد, امروزه
افشاکنندگان
روشهای
ضدانسانی
حکومت اسلامی
برای تامین
کادر متخصص
خود می باشند
و کم کم پرده
دیگری را از
روی سیاست های
سیاه آنان بر
میدارند.
شاید اگر
دولتمردان
این حکومت
نظری به تلاشهای
مشابه سایر
رژیم های
دیکتاتوری
کرده بودند,
روشهای عاقلانه
تری را بر می
گزیدند و چنین
هزینه های سنگینی
را به ملت خود
تحمیل نمی
کردند و خود امروزه
به این حد
بدنام و منفور
نمی شدند.